کار هنریِ محبوبشده «بیتالمال» نیست.
دربارهی حقوق مادی و معنوی مولف (۱)
هر بار که به هر دلیل نسبت به بیتوجهی به حقوق خالقان یک اثر، اعتراضی کردهام، خیلی زود سرخورده شدهام.
مخاطب من چنان نسبت به رعایت این حق اولیه و انسانی، بیگانه و بیتعهد و بیتوجه است که توضیح واضحات من و انرژی که برای آن صرف میکنم، تا چند روز اسباب عصبی بودنم را فراهم میکند؛
اینکه:
«حالا چی شده مگه؟»
«آقا اینا خاطرات همه هستن و احتیاجی نیست اجازه بگیرن واسش»
-«همه جای دنیا کاور میکنن»
-«در مملکتی که موسیقی ممنوعه، شما هم مثل جمهوری اسلامی رفتار میکنی؟!»
-«اصلا به توچه؟»
-«برو شکایت کن»
و …
همواره و بلافاصله این سوال در ذهنم جرقه زده که آیا صاحب این جوابها به نادانستگی خود واقف است یا دانسته راه فرار را انتخاب کرده است؟
و از آن مهمتر، حقبهجانبی و وقاحت و از آن مهمتر، مقاومت آنها برابر درک این چند جملهی ساده است که؛
علاقهی شما به یک اثر، حقی برای شما ایجاد نمیکند.
اثر محبوب، جزو اموال عمومی نیست.
برای بازاجرای یک اثر باید از پدیدآورنده یا پدیدآورندگان آن (در مورد ترانه، شاعر و آهنگساز آن، و نه خوانندهی آن) اجازه گرفت و رضایت آنها را به هر ترتیب، چه با صرف هزینه و چه بدون آن جلب کرد.
اعتراض صاحب اثر به بازاجرای بدون اجازه، نه تنها نشانهی پولپرستی و ضدنسل تازه بودن و این موارد نیست، بلکه نشانهی حساسیت هنری و پاسداری او از کارنامهاش است.
اگر حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان را رعایت نکنیم، به زندگی او دستبرد زدهایم، چرا که راه گذران زندگی یک هنرمند، کسب درآمد از راه آثارش است.
او گناهی نکرده که اثرش محبوب شده است.
هر اجرا یا بازاجرایی از یک اثر شناخته شده، باعث دیده شدن و معروف شدن آن مجری و چه بسا بهرهگیری او در آینده میشود، پس برای انتفاع از محبوبیت یک اثر باید هزینهاش را هم پرداخت کرد.