دیباچه
راهاندازی تارنمایِ اختصاصی تورج شعبانخانی
انجام این کار وامدار اعتماد و حسن نظر همسر تورج شعبانخانی، سرکار خانم گلناز عالیان و فرزندشان، ایلیا است که در مشورت با معتمد خانوادگیشان، علیرضا حسینی، پیشنهاد ما را برای انجام این کار پذیرفتند.
تورج در گذر عمرش، مجموعهای از کارها و یادگاریهای مختلفش را بر طبق سلیقهی خاص خودش جمعآوری و نگاهداری کرده بود؛ از صدای اجراهای خصوصی تا صدای شعرخوانی رفقای شاعرش در همنشینیهای دوستانه، از نوار نسخههای میکس مقدماتی برخی از کارهایش تا نسخههای میکس نهایی آنها؛ و در کنار آنها مجموعهای از نسخهی پیشساخت کارهایش (اتوود) -که تعداد زیادی از آنها تاکنون اجرا و منتشر نشدهاند – و همچنین دستخطها و یادداشتهای شخصیاش، از هر آنچه که در پیوند با جهان علایقش قرار داشته.
پس از موافقت این عزیزان با پیشنهاد اولیهی من در زمینهی شکلدهی و راهاندازی یک آوردگاه مجازی برای ارائهی کارنامهی هنری تورج، قرار شد هر آنچه که از این مجموعه قابلانتشار است، در چند مرحله به دوستداران تورج و علاقهمندان دیروز و امروز و فردای ترانه و موسیقی تقدیم شود.
گام نخست این فرآیند، راهاندازی این سایت و ارائهی چند ترانه در سامانههای شنیداری معتبر بود که برآیند آن هماینک در دیدرس و گوشرس شماست. امیدواریم در گام بعدی ضمن ارائه شنیداری دیگر ترانههای کارنامهی آهنگسازی تورج، ترانههای اجراشده با صدای خود او را نیز در شکل و قالبی شایستهی نامش تقدیم علاقهمندان کنیم.
اما همهی انجام و به سرانجام رساندن این کار مرهون همراهی سه دوست و همراه گرامیام است؛
پیش از همه علیرضا مهیجی که در پردازش ایدهها و فرآیند ثبت، طراحی و راهاندازی سایت پیشقدم بود. بیاغراق از منظر حجم کوشش صورت گرفته در به سرانجام رساندن این همکاری، قد و سهم او چیزی فراتر از طراح و راهانداز سایت است. او چهرهی مجسم رفاقت و مهرورزی است.
پارسا غرویزاد که به پشتوانهی مهارت و دانش روزافزونش در کار صداپردازی، کار تبدیل و پالایش مجموعهی خصوصی تورج و تدارک و ارائهی نسخههای باکیفیتتر از آنچه که پیشتر در گوشرس ما بود محقق شد. پارسا با مهر و عشق و حوصله تک به تک نوارهای انتخاب شده از این مجموعه را به جهان دیجیتال راهی کرد و کار پالایش آنها را انجام داد. سپاسگزار مهر بیچشمداشتش هستم.
و هانی ظهیری که عهدهدار و پیگیر ثبت قطعات پالایششده در سامانههای شنیداری معتبر جهانی شد و آن را به سرانجام رساند.
فزون بر این سه دوست، از همراهی و لطف و دلگرمی بزرگان و همراهان دیگری نیز بهرهمند شدهام که برای سپاسگزاری از مهرورزی آنها راهی جز یادآوری نامشان پیش چشم ندارم.
شاعر ارجمند و بزرگوار، رفیق و همنشین تورج، اردلان سرفراز عزیز، که اشتیاقش برای انجام این کار، دلگرمی من بود. عشق او به تورج و خاطرات محترم گذشتهشان، سببساز یادداشت مهرآمیز ایشان برای این سایت شد که اعتباری برای ما و رواق خوشنگاری هم برای ورود شما به آن شده است.
علیرضا حسینی، شاعر و کلامپرداز ترانه، رفیق صمیمی تورج در تمام سالهای اخیر و امانتدار او و خانوادهاش که در تمام مراحل انجام این کار پذیرندهی پیشنهادات من در چگونگی به سرانجام رساندن آن بود.
و در کنار ایشان؛
وحید خداوردی، جلیل حیدری، احسان بهنیا، هادی صباغزاده، علی موثقی و بابک صحرایی که هرکدام با مهر در کار جمعآوری اطلاعات و مستندات و یادگاریها دست نیاز مرا به گرمی فشردند.
تورج با عشق و مهر و هنر و لطافت زندگی کرد، در جوانی با زیباییآفرینیهایش مجسمهی کارنامهاش را به ظرافت تمام تراشید و در تاریخ ترانهی ما معتبر و بالانشین شد. همهی آن صدای گرم و گیتارنوازی و نغمهسازیهایش در جان و حافظه و خاطرات ما نشسته است. از میان هنر او عبور کرده و تازهنفس شدهایم.
تورج با مناعت طبع و بزرگواری، جهان سخت سالهای سکوت را گذراند و پس از آن هم به روی هنرورزان جوان لبخند زد و هنرش را به پای نامگیری آنها سپرد.
خاص بود و خاص ساخت و خاص خواند.
مهربان بود و مهربان زیست.
حسرت بزرگ ما این است که این اتفاق، پیش چشم او قرار نگرفت تا قدرشناسی و قدردانی ما را ببیند و لبخند زیبایش را به چهرهی مهربانش بنشاند.
حسرت را پس میزنیم و در کنار شما کارهایش را مرور میکنیم و از آن راه باور میکنیم که تورج بهواسطهی زیباییآفرینیهایش زنده است.
تورج جان! تقدیم به تو! لبخند بزن عزیز!
حسین عصاران
زمستان ۱۳۹۹