موسیقی دو پسر داشت؛
۱۳۵۹: آغاز راه «موسیقی لسآنجلس» و «موسیقی حلال»
با گذر از بیمحدودیتیهای سال ۱۳۵۸ در زمینهی ساخت، تولید و انتشار موسیقی و ترانه، حواس نهادهای فرهنگی نظامِ تازهپا، بیش از پیش به تضاد میان ارزشها و هنجاریهای تبلیغیاش، با فضای موجود در بازار موسیقی جمع شد.
از این به بعد بود که متناسب با واگذاری و منحصر شدن مدیریت نهادهای فرهنگی به مذهبیون، مسئلهی مسکوتماندهی حرمت موسیقی برجستهتر، محدودیتهای متناظر با آن، بیشتر و صداهای کمتر شنیدهشدهای هم که خواستار گذاشتن نقطه پایان بر موسیقی بودند، رساتر شد.
تابستان ۱۳۵۹ رفته رفته از تب و تاب بازار رنگارنگ، متنوع و بیقاعدهی عرضهی موسیقی کاسته شد؛ انتشار آخرین کار ضبطشدهی چاووش در حال و هوای پس از انقلاب (روی الف چاووش ۸) و آخرین نوار از مجموعه «شبانه» (با نام آخرین شبانه) به شکل معناداری بهروزهای ملتهب پیش از آغاز جنگ رسید.
چهار روز مانده به آغاز جنگ، مهدی کلهر با ایدهی یافت مصداقهایی برای موسیقی حلال و ساخت نمونههایی از آن به مدیریت بخش فرهنگی وزارتِ فرهنگ و آموزش عالی رسید و اینچنین مسیر سوق داده شدنِ موسیقی به سمت ادامه حیات به شرط انطباق با قوانین و هنجارهای تازه آغاز شد.
اجرای ارکستر سمفونیک تهران – که در آن دوره فقط ۲۰ نفر از اعضای آن باقی مانده بودند – در صبح سرد میدان «توپخانه»، چند ماه بعد از آغاز جنگ (به نشانه همبستگی با مردم)، ساخت و پرداخت آلبوم سرود شهیدان، حماسه ایران (آهنگساز: مجید انتظامی، تکخوانان: حسین سرشار و سودابه صفاییه، گویندگان: عزتالله انتظامی و فرزانه تأییدی) و اجرای آن توسط نوازندگان ارکستر سمفونیک و یا اجرای برنامهی این ارکستر در مرکز روانبخشی امینآباد، انجماد فعالیتهای آموزشی هنرستان موسیقی تا تعیین تکلیف و… همگی نشانههایی را از مسیر موردعلاقه نهادهای فرهنگی و عقیدتی نوخاسته، برای چگونگی ادامهی حیات موسیقی، در سالهای بعد از انقلاب بروز میدهند
هر آنچه در این چهارچوب محدود میگنجید، با اما و اگر شدنی بود و هر آنچه که نه، جرم محسوب میشد.
به موازات شکلگیری چنین فضایی در داخل، اولین آلبومی هم که ساخت، اجرا و انتشار آن همگی محصول لسآنجلس بود به ایران رسید: آلبوم هیچ کجا ایران نمیشه که در آن از غم وطن گفته میشد: دلم گرفته هموطن / هوای موندن ندارم.
سال ۵۹ موسیقی ایران صاحب دو فرزند شد: موسیقی حلال و موسیقی لسآنجلس