تا یک درخت سبز از تو به یادگار باشد در این دیار
۱۳۸۵: مرگ بابک بیات به مثابهی پایان یک دوره
فوت بابک بیات در آذر سال ۱۳۸۵ پس از یک دوره مریضی، مرگ یک آهنگساز صاحب سبک، خلاق و توانا با جایگاهی اختصاصی در عرصهی ترانه و موسیقی فیلم بود که جدا از کیفیت و تراز هنری والا و قابلتأمل آثارش، در میان عموم علاقهمندان نیز به جایگاه و محبوبیت خاصی رسیده بود.
پس از راهگیری مجدد ترانههای موسوم به پاپ و گسترش پیشینهکاوی این عرصه، بابک بیات این شانس را یافت که کارنامهی کاریاش در زمینهی ترانه زودتر از دیگر نامداران این عرصه واکاوی شود و تمایز هنری کارهایش در دورههای مختلف بروز پیدا کند.
اما از وجهی دیگر خاموشی بابک بیات، به شکل معناداری در انتهایِ فرآیندِ رنگباختگی مؤلفههای یادگار مانده از ترانهسازی دهه پنجاه، در مقابل سلیقه و نگرش نسل تازهی این عرصه، رخ داده بود. مرور کارنامهی کاری این هنرمند نیز چنین مینمایاند که آخرین آهنگهای ساخته و پرداختهشده او – که همچنان رنگ و عاطفه کارهای دههی پنجاه را بازتاب میدهند – تناسب و پیوندی با جهان، مضامین و نگرش کلامپردازان جوان ندارد.
هر چند که کیفیت این چند کار آخر، خراش پرعمقی را به کارنامهی پربارش وارد نکرد، اما هم اینک با بررسی کیفی کار معدود آهنگسازان باقیمانده از آن دوران، میتوان گسلخوردگی کیفی و هنری مشهودی را میان کارهای پیش و پس از اواسط دهه ۸۰ آنها صورتبندی کرد.
آنجا که بر مبنای تولید انبوه، بیشتر، پیشنهادهای کلامپردازانی دستمایهی کار ترانهسازی قرار گرفت که با کمترین بهره از زبان شاعرانه و مهارت پردازش، مضمون آفرینشهایشان هم از گسترهی عاشقانههای خصوصی و دغدغههای رقیق و سطحیشان در این باره فراتر نمیرفت.
ترانهی فارسی راه دیگری را پیشگرفته و نظام ارزشیابی و ارزشگذاری تازهای را هم برای خود ساخته و بافته بود.